نقد فیلم دشت گريان / The Weeping Meadow

ساخت وبلاگ
دشت گريان, با بازگشت به وطن آغاز مي‌گردد. سرزمين مادري، جايي كنار رود و فراموش شده در پشت خاكريزها. «الني» اهل ناكجا آباد در ميان بازگشتگان دست مرد جوان را مي‌فشارد، او خاك را مي‌طلبد يا خانواده را؟ و شايد هردو. آنها به شهر «اوديسه» بازگشته‌اند. به تاريخ خود، به سرزمين خود و به خاكي كه خويش را از آنش مي‌دانند. اما آب، پيش روي آنهاست. آنها در مقابل اين رود آرام مي‌ايستند و تصويرشان در آب واژگون شده است. آنجلوپولوس با اين افتتاحيه سهل و ممتنع، نشانه‌ها را در بستر داستانگويي تصويري پنهان مي‌كند. آبي كه سرريز كرده و رود ساخته، اشك گذشتگاني است كه اكنون به نيكي پذيراي اين جمع غريب و دورافتاده نيستند. اشاره آنجلوپولوس به آب در گوشه و كنار فيلمهايش اشارتي است به تمام كارهاي انجام نشده در تاريخ، تمام فتوحات دست نيافته در زمان و همه شكستهاي تحميلي در تقويم. در انتهاي فيلم، مي‌يابيم سرمنشا و خاستگاه رود را، چمنزاري كه اشك مي‌ريزد و رود مي‌سازد. چمنزاري كه سالها در يونان...............

فیلم هفته (نقد)...
ما را در سایت فیلم هفته (نقد) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ffilmhafteh0 بازدید : 215 تاريخ : شنبه 24 آذر 1397 ساعت: 14:53