نقد و بررسی فیلم تونی اردمن / Toni Erdmann

ساخت وبلاگ

وینفرد کنرادی (پیتر سیمونیشک) و دخترش اینس (ساندرا هولر) بسیار متفاوت هستند. برای اینس، نکته اصلی در زندگی کار است، او کاملا از زندگی جدا شده و با هدف توسعه شغلی زندگی می کند. پدری که ذاتاً و حرفه ای بازیگر است، نمی فهمد که چگونه می توانی زندگی خود را اینگونه سپری کنی. او دخترش را در بخارست ملاقات می کند، جایی که او در حال کار بر روی پروژه دیگری است و خود را مشاور و مربی تجاری" تونی اردمان " معرفی می کند. روابط مبهم بین پدر و دختر حتی تیره تر می شود......

کارگردان مارن آد، وینفرد کنرادی را در مرکز تصویر خود قرار داده است - مرد ساده ای که سال ها را به تنهایی زندگی می کند، گاهی اوقات به دیدن مادر پیر خود می رود و از سگ پیر خود ویلی مراقبت می کند، گویی به ما نشان می دهد که این فیلم درباره ما است، در مورد زندگی معمولی. افرادی که گاهی در سراسر جهان نابینا هستند و به دنبال چیزی دست نیافتنی می باشند. اینس کنرادی هم همینطور... فقط پدر به من یادآوری می کند که نباید فراموش کنیم که زندگی کنیم، برای خودمان، نه برای رئیس و کارگردان. برای اینس، هیچ لذتی در زندگی وجود ندارد و او خودش در این امر مقصر است. حتی نیازی، مانند رابطه جنسی، باعث لذت او نمی شود. شما باید به همه لبخند بزنید، باید با یک همکار رابطه برقرار کنید، باید با رئیس موافق باشید، باید، باید، باید ... با آمدن پدرش در زندگی، او اول اذیت می شود، اما بعد، به قولی، چشمانش را به روی چیزها باز می کند.........

«تونی اردمن» یک فیلم تراژیک‌ فوق‌العاده درباره گذرا بودن زندگی انسان، درباره نیاز به زندگی واقعی است. اهداف را باید به دست آورد، اما زندگی را فراموش نکرد و از آن لذت برد. موضوعی که در دنیای مدرن بسیار رایج است، اما در سینما بسیار کم به آن پرداخته می شود.

در مورد شخصیت های اصلی - بازیگران، آنها به خوبی با وظایف خود کنار آمدند. آدم های مدرن ساده ای که در هر کشور و هر شهری از دنیا پیدا می شوند. پیتر سیمونیچک و ساندرا هولر دو بازیگر فوق العاده هستند. فضای فیلم کاملاً مالیخولیایی اما با صحنه های بسیار روشنی است که تمام تماشاگران را به خنده می اندازد.

فیلم «تونی اردمن» واقعا بین المللی است. جای تعجب نیست که «تونی اردمن» تاریخچه جشنواره ای غنی دارد. اگرچه این فیلم جوایز بزرگی در جشنواره کن دریافت نکرد. خوشحال می شدم آکادمی فیلم آمریکا او را به رسمیت بشناسد و در نامزدی "بهترین فیلم خارجی" اسکار دریافت می کرد. ( این فیلم نماینده سینمای آلمان در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار بود اما این جایزه در نهایت به فروشنده ساخته اصغر فرهادی تعلق گرفت.)البته این فیلم برای همه نیست، ممکن است به نظر کسی خنده دار نباشد یا یک نفر اخلاق خاصی در اینجا نبیند و یکی بگوید مبتذل است. اما در مورد زندگی است، بدون زرق وبرق.

داستان فیلم «تونی اردمن»

وینفرید کنرادی (پیتر سیمونیشک) یک همکار شاد و شوخی در زندگی است. خستگی ناپذیر در زندگی، مدت ها به عنوان معلم موسیقی کار کرد. در پاسخ به این سوال: "چرا چنین لباسی؟"، با آرایشی مانند جوکر، بدون سایه لبخند و با جدیت پاسخ می دهد: "من کمی در خانه سالمندان کار می کنم، 50 یورو برای مرگ، اکثر آنها مقاومت نمی کنند. با این کار، او روابط با یک مادر بیمار، همسر، دختر بالغ را دفع می کند. حتی شوخی‌های احمقانه‌تر و بی‌معنی‌تری که او با آلتر ایگوی خود به اشتراک می‌گذارد . و تونی اردمان. بگذارید واضح بگوییم - اصلاً تونی اردمان وجود ندارد. این همان شخص است، فقط با یک کلاه گیس غیر طبیعی و دندان های مصنوعی زشت. تونی بسیار بدتر، منتقدتر و خشمگین تر از وینفرید است، اگرچه این خط تقریباً در حال ناپدید شدن است. او پس از مرگ سگ محبوبش تصمیم می گیرد به دیدار دخترش در بخارست رومانی برود.

اینس کنرادی (ساندرا هولر) کارمند موفق یک شرکت مشاوره است که این بار در بخارست مستقر است. او دیگر جوان نیست، اما هنوز زیباست، رابطه اش با پدرش خوب پیش نمی رود، اما از بدشانسی او به دیدارش می آید و در عین حال تولدش را تبریک می گوید. (و او به من یک رنده پنیر داد، می دانید؟ - اگرچه این یک سنت خانوادگی است). از لحظه ای خاص، با وارد شدن و قرار گرفتن در تصویر تونی اردمان عجیب و غریب، شروع به ادغام با زندگی دخترش می کند و او و همه آشنایانش را با شوخی های خود در سرگردانی قرار می دهد. در عین حال، شکستن او از درون، خرد کردن مانکن بیرونی و به ظاهر خالی او، همه اینها منجر به ناهنجاری در برخی از جلسات کاری و متعاقبا یک جشن تولد غیر معمول می شود که در آن نقاب ها برداشته می شود و فقط برهنگی باقی می ماند.

علاوه بر بازی واقع‌گرایانه و خیره‌کننده ساندرا هولر و بازی خنده‌دار و در عین حال عمیقاً زیرپوستی پیتر سیمونیشک، کارگردان مارن آد فیلمی متشکل از پازل های زیادی را ارائه می‌کند که در کنار هم قرار گرفته‌اند و بیش از پاسخ‌های روشن و منطقی، گیجی پرسش‌انگیز را برمی‌انگیزد. این فیلم که بیش از 2.5 ساعت طول می کشد، زندگی را آنگونه که هست نشان می دهد، آن را از حالت غم انگیز تا مسخره مضحک زینت می دهد و یک لحظه کمیک واقعاً بدیع به آن می بخشد، این یک تراژیک کمدی است، جایی که سیاه همیشه سیاه نیست، سفید همیشه سفید نیست، اما برای این سوال: "آیا شما واقعاً یک انسان هستید؟" - ممکن است پاسخی پیدا نشود.

+ نوشته شده در  جمعه بیست و هفتم آبان ۱۴۰۱ساعت 19:49&nbsp توسط فیلم هفته  | 

فیلم هفته (نقد)...
ما را در سایت فیلم هفته (نقد) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ffilmhafteh0 بازدید : 136 تاريخ : پنجشنبه 15 دی 1401 ساعت: 16:44